27 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

تخصص

روزی جراحی برای تعمیر اتومبیلش آن را به تعمیرگاهی برد...

تعمیرکار بعد از تعمیر به جراح گفت :

من تمام اجزا ماشین را به خوبی می شناسم و موتور و قلب آن را کامل باز می کنم و تعمیر میکنم!

در حقیقت من آن را زنده می کنم!

حال چطور درآمد سالانه ی من یک صدم شما هم نیست؟!

جراح نگاهی به تعمیرکار انداخت و گفت :
اگر می خواهی درآمدت ۱۰۰برابر من شود اینبار سعی کن زمانی که
موتور در حال کار است آن را تعمیر کنی!!!
 
فرستنده: لعیا درخشان




:: موضوعات مرتبط: فلسفه، ،


27 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

انسان واقعی کیست؟


 
بدانکه، نماز زیاده خواندن، کار پیرزنان است

و روزه فزون داشتن، صرفه ی نان است

و حج نمودن، تماشای جهان است.

اما نان دادن، کار بزرگان است...

( خواجه عبدالله انصاری )


:: موضوعات مرتبط: فلسفه، ادبیات، ،


27 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

بهترين لحظات زندگي از نگاه چارلي چاپلين!!

* بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری.
* برای مسافرت به یک جای خوشگل بری.
* به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی.
* آخرین امتحانت رو پاس کنی.
* توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمی کردی پول پیدا کنی.
* کسی که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت میخواد ببینیش بهت تلفن کنه.
* برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی!!!
* تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعت ها هم طول بکشه بی دلیل بخندی.
* بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شماتعریف میکنه.
* از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می تونی بخوابی!
* آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما میاره.
* وقتی "اونو" میبینی دلت هری بریزه پایین!!!
* لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی.
* یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره!!!
* یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و...باز هم بخندی!!!
* این ها بهترین لحظات زندگی هستن قدرشون رو بدونیم.
زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد!!! 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


25 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

 

این سخنان ارزش یه با خوندن رو داره

در ادامه مطلب......



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


25 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

دیوان مشاهیر ادبی ایران

 
دوستان عزیز در تکثیر این هدیه ارزشمند   کوشا باشید

برای ورود به دیوان هر یک از این مفاخر جهانی لطف فرمایید
 
 
و بر روی لوگو و لینک آن کلیک فرمایید
 
 
در ادامه مطلب....
  


:: موضوعات مرتبط: ادبیات، ،


24 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

مترسك

از مترسکی سوال کردم:آیا از تنها ماندن در این مزرعه بیزار نشده ای ؟

پاسخم داد : در ترساندن دیگران برای من لذت به یاد ماندنی است پس من از کار خود راضی هستم و هرگز از آن بیزار نمی شوم!

اندکی اندیشیدم و سپس گفتم : راست گفتی! من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم!

گفت : تو اشتباه می کنی!

زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببرد مگر آنکه درونش مانند من با کاه پر شده باشد!!!

جبران خلیل جبران 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


24 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

نامه ای از خدا

داستان در مورد نامه ای که برای امیلی آمد . زیباست . داستان در ادامه مطلب......



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


24 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

قیمت یک معجزه

داستان قشنگیست حتما بخونید. در ادامه مطلب........



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


22 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

عقاب

مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت.

عقاب با بقیه جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آن ها بزرگ شد.

در تمام زندگیش همان کارهایی را انجام داد که مرغها می کردند؛

برای پیدا کردن کرم ها و حشرات زمین را می کند و قدقد می کرد

و گاهی با دست و پا زدن بسیار، کمی در هوا پرواز می کرد.

سالها گذشت و عقاب خیلی پیر شد.

روزی پرنده با عظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید.

او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییش

برخلاف جریان شدید باد پرواز می کرد.

عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟

همسایه اش پاسخ داد: این یک عقاب است. سلطان پرندگان.

او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم.

عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکرمی کرد یک مرغ است.

***

"اول از حصار اندیشه پوسیده ای که سالها در آن زندانی بوده اید رها شوید.

خود را بیابید،آنگاه آماده پرواز به سوی اهداف بزرگ شوید." 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


22 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

به راستي..

بعضی‌‌ها

آنقدر فقیر هستند

       که تنها چیزی که دارند پول است 

 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


22 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

چند سخن زيبا

گرفتن آزادی از مردمی که نمی خواهند برده بمانند سخت است
اما دادن آزادی به مردمی که می خواهند برده بمانند سخت تر است... 

***

مشکل جهان این است، که نادان ها کاملاً به خود یقین دارند،
در حالی که دانایان، سرشار از شک و گمانند ...

***

وقتی که پرکاهی به چشمتان می رود ، آن را بیرون می آورید . وقتی عادتی بد وارد روح شما می شود ، می گویید : سال دیگر معالجه اش می کنیم .

***

درد من حصار برکه نیست!
 درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است
.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


21 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

كوچك اما عجيب



بدانید که خدا مشغول مواظبت از شماست ... 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


20 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

من از آن روز معلم شده ام ….

 

او به من یاد بداد درس زیبایی را...
 

که به هنگامه ی خشم



نه به دل تصمیمی


نه به لب دستوری



نه کنم تنبیهی


:: موضوعات مرتبط: ادبیات، ،


20 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

 

از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟

 

گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!



آنگاه که غرور کسی را له می کنی،

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،

آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،

می خواهم بدانم،

دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی

تابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟  

سهراب سپهري



:: موضوعات مرتبط: ادبیات، ،


17 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

زیباترین قسم سهراب

نه تو می مانی و نه اندوه

 


و نه هیچیک از مردم این آبادی...

 


*به حباب نگران لب یک رود قسم،*

 


و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،

 


غصه هم می گذرد،

 


آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...

 


لحظه ها عریانند.

 


به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز



:: موضوعات مرتبط: ادبیات، ،


17 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

شعر فوق العاده زیبا از سهراب سپهری

سهراب سپهری:

 

 

زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
 
 
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
 
 
 
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
 
 
 
زندگی در همین اکنون است
 
 
 
زندگی شوق رسیدن به همان
 
 
 
فردایی است، که نخواهد آمد
 
 
 
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
 
 
 
ظرف امروز، پر از بودن توست
 
 
 
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
 
 
 
آخرین فرصت همراهی با، امید است
 
 
 
......در  ادامه مطلب


:: موضوعات مرتبط: ادبیات، ،


17 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

مشاجره جنسی

ظاهرا دو شاعر در پاسخ به هم شعر گفته اند:

خانم ناهید نوری :

به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال من آفرید

خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !

برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !

مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !


لطفا ادامه شعر را در ادامه مطلب بخونید. بسیار زیباست پیشنهاد میکنم حتما بخونید.....



:: موضوعات مرتبط: ادبیات، ،


17 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

تفاوت انسانها

 

آدم هاي بزرگ در باره ايده ها سخن مي گويند

 

 

آدم هاي متوسط در باره چيزها سخن مي گويند

 

 

آدم هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند

 

 

----------------

 

آدم هاي بزرگ درد ديگران را دارند

 

آدم هاي متوسط درد خودشان را دارند

 

 

آدم هاي كوچك بي دردند


 -----------

 


آدم هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند

-

آدم هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند

 

 

آدم هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند

 

 

آدم هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند

 

آدم هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند

 

آدم هاي كوچك به دنبال كسب سواد هستند

 

 

 

--------------

 

 

آدم هاي بزرگ به دنبال طرح پرسش هاي بي پاسخ هستند

 

آدم هاي متوسط پرسش هائي مي پرسند كه پاسخ دارد

 

آدم هاي كوچك مي پندارند پاسخ همه پرسش ها را مي دانند

 


آدم هاي بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند 

 

آدم هاي متوسط به دنبال حل مسئله هستند

 

 

آدم هاي كوچك مسئله ندارند

 

آدم هاي بزرگ سكوت را براي سخن گفتن برمي گزينند

 

 

 

آدم هاي متوسط گاه سكوت را بر سخن گفتن ترجيح مي دهند

 

 

آدم هاي كوچك با سخن گفتن بسيار، فرصت سكوت را از خود مي گيرند

 

فرستنده مطلب: لعیا درخشان



:: موضوعات مرتبط: فلسفه، ،


13 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

افرادي كه به زندگي شما معني بخشيده‌اند، ارتباطي با

 
 
 
 
 فكر كنيد و سعي كنيد به سؤالات زير پاسخ دهيد:

 

 

 
1. پنج نفر از ثروتمندترين مردم جهان را نام ببريد..

 

 
 
2. برنده‌هاي پنج جام جهاني آخر را نام ببريد.
 

 
 
3. آخرين ده نفري كه جايزه نوبل را بردند چه كساني هستند؟
 

 
 
4. آخرين ده بازيگر برتر اسكار را نام ببريد.
 
 
 
 
 
 
 
 
نميتوانيد پاسخ دهيد؟ نسبتاً مشكل است، اينطور نيست؟

 
نگران نباشيد، هيچ كس اين اسامي را به خاطر نمي آورد.

 
 
روزهاي تشويق به پايان مي رسد! نشان هاي افتخار خاك
 

 
 
مي گيرند! برندگان به زودي فراموش ميشوند!

 

 

 

اكنون به اين سؤالها پاسخ دهيد:.....در ادامه مطلب




:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


12 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

سرخ پوست ها

مردان قبیله سرخ پوست از رییس جدید می پرسن: «آیا زمستان سختی در پیش است؟»
رییس جوان قبیله که هیچ تجربه ای در این زمینه نداشت، جواب میده «براي
احتياط برید هیزم تهیه کنید»
بعد میره به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزنه: «آقا امسال زمستون سردی در پیشه؟»
پاسخ: «اینطور به نظر میاد»،
پس رییس به مردان قبیله دستور میده که بیشتر هیزم جمع کنند و برای اینکه
مطمئن بشه یه بار دیگه به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «شما نظر قبلی تون
رو تایید می کنید؟»
پاسخ: «صد در صد»،
رییس به همه افراد قبیله دستور میده که تمام توانشون رو برای جمع آوری
هیزم بیشتر صرف کنند.
بعد دوباره به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «آقا شما مطمئنید که امسال
زمستان سردی در پیشه؟»
پاسخ: بگذار اینطوری بگم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر!!!
رییس: «از کجا می دونید؟»
پاسخ: «چون سرخ پوست ها دیوانه وار دارن هیزم جمع می کنن!!

خیلی وقتها ما خودمان مسبب وقایع اطرافمان هستیم



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


6 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

درسی ارزشمند از زندگی پروفسور حسابی

 

«پروفسور حسابی» چند نظریه‌ی مهم در علم فیزیک داشتند که مهم‌ترین و آخرین آن‌‌ها، نظریه‌ی «بی‌نهایت بودن ذرات» بود.

او در این ارتباط، با چندین دانشمند اروپایی مکاتبه و ملاقات می‌کند و همه‌ی آنان توصیه می‌کنند که بهتر است ‌به‌طور مستقیم با دفتر «پروفسور ‌انیشتین» تماس بگیرد بنابراین «پروفسور حسابی» نامه‌ای همراه با محاسبات مربوطه را برای دفتر ایشان در دانشگاه «پرینستون» می‌‌فرستد. بعد از مدتی، او به این دانشگاه دعوت می‌شود و وقت ملاقاتی با دستیار «‌انیشتین‌» برایش‌ مشخص می‌شود. پس از ملاقات با «پروفسور ‌شتراووس»، به ایشان گفته می‌شود که برای شما وقت ملاقاتی با پروفسور «‌انیشتین» تعیین می‌شود که نظریه‌ی خود را به‌صورت حضوری با ایشان مطرح کنید.
 
 پروفسور «حسابی» این ملاقات را چنین توصیف می‌کند:


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


6 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

راز زندگی کجاست؟

راز زندگی
 
در افسانه ها آمده روزی که خداوند جهان را آفرید   
 
فرشتگان مغرب را به بارگاه
 
خود فراخواند
 
و از آنها خواست تا برای پنهان کردن راز زندگی
 
 
پیشنهاد بدهند
 
یکی از فرشتگان به پروردگار گفت: آن را در زمین مدفون کن
 
فرشته دیگری گفت آن را در زیر دریاها قرار بده
 
سومی گفت راز زندگی را در کوهها قرار بده
 
 
ولی خداوند فرمود اگر من بخواهم به گفته های شما عمل کنم
 
 
فقط تعداد بسیار کمی از بندگانم میتوانند آن را بیابند
 
 
در حال که من می خواهم راز زندگی در دستر س
 
 
همه بندگانم باشد
 
 
فرشتگان مدتی فکر کردند اما هیچ کدام نمی دانستند کجا
 
 
یکی از انها گفت خدایا
 
 
تو دانایی و داناتر از تو نیست خدایا تو خود جواب
 
 
ما را بده زیرا تو دانای
 
حکیمی خدا فرمود ای فرشتگان من راز زندگی را
 
 
در قلب انسانها قرار میدهم
 

زیرا هیچکس به این فکر نمی افتد که برای پیدا کردن

 

آن باید به قلب خود و

درونش بنگرد.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


5 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

نگاه درست به زندگی

مرد را به عقلش نه به ثروتش
               زن را به وفایش نه به جمالش
                            دوست را به محبتش نه به ادعایش
                                            عاشق را به صبرش نه به ادعایش
مال را به برکتش نه به مقدارش
              خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
                             اتومبیل را به کارآئیش نه به مدلش
                                            غذا را به کیفیتش نه به کمیتش
درس را به استادش نه به سختیش
            دانشمند را به عملش نه به مدرکش
                            مدیر را به عملکردش نه به جایگاهش
                                    نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش
                           دل را به پاکیش نه به صاحبش
                                    سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش

 

اینجوری بهتر شد.. اینه رسم زندگی !!!

شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش!!

کاش روزی برسه که همه آدما با این نگرش به هم نگاه کنن..

من به آینده امیدوارم درپس این نگارگری های مزمن..



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


5 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

حساب کن ببین چقدر نگرانی؟؟؟

فقط دو چیز وجود داره كه نگرانش باشی: اینكه سالمی  یا  مریضی.
اگر سالم هستی، دیگه چیزی نمونده كه نگرانش باشی؛
اما اگه مریضی، فقط دو چیز وجود داره كه نگرانش باشی: اینكه دست آخر خوب می شی  یا  می میری.
اگه خوب شدی كه دیگه چیزی برای نگرانی باقی نمی مونه؛
اما اگه بمیری، دو چیز وجود داره كه نگرانش باشی: اینكه به بهشت بری  یا  به جهنم.
اگر به بهشت بری، چیزی برای نگرانی وجود نداره؛
ولی اگه به جهنم بری، اون قدر مشغول احوالپرسی با دوستان قدیمی می شی كه وقتی برای نگرانی نداری!
پس در واقع هیچ وقت هیچ چیز برای نگرانی وجود نداره!!
مگه نه؟؟؟



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،


5 / 2 / 1391
ن : ما دو نفر

بیسکوییت سوخته

« کلید دستیابی به شادی تان را

در جیب کسی دیگر نگذارید،

آن را پیش خودتان نگهدارید.»


من یک بیسکوییت سوخته میل دارم .. شما چطور؟؟؟



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، ،



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سیب سبز زندگی و آدرس sibezendegi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در وبلاگ ما قرار میگیرد.